انتظارات کارفرما
با توجه به اینکه برای هر پروژه خروجی هایی تعریف شده است، معمولا ابتدای پروژه مدیریت قرارداد را امضا کرده و به نوعی انتظارات خود را بیان می کند. در ادامه مشاور هست و نیروهایی که هر روز معمولا مشغله پیش بینی نشده و بسیاری از زمانها نیز با بحران ها و چالش های مختلف کاری-بویژه جلسه اضطزاری و پیش بینی نشده- خاصی روبرو هستند. فرصتی برای انجام وظایف محوله ندارند و به نوعی مشاور را پیاده ساز هم محسوب می کنند. آنها غافل از این موضوع هستند که اساسا پروژه در راستای ارتقای بهره وری سازمان تعریف شده است و خود آنها هستند که در نهایت باید در جریان فرآیندهای کاری تعریف شده نقش آفرینی کنند. از سوی دیگر مدیریت به عنوان مهمترین رکن موفقیت پروژه نیز به دلیل جلسات پایان ناپذیر امکان حضور در مسیر موازی پروژه در مقاطع زمانی مشخص و مورد نیاز نبوده اما در انتهای پروژه سر و کله اش پیدا می شود و انتظار دارد که پروژه در زمان مشخص با خروجی های مورد انتظار خاتمه پیدا کند. با توجه به اینکه شما به عنوان مشاور نمی توانید کسی را در تیم به کوتاهی در انجام وظایف محوله متهم بدانید عملا هیچ کس مقصر نیست و هر کدام عذر خاص خود را دارند. پس پیدا کنید پرتقال فروش را!